برای زندگی می‌نویسم

یه مامان
سلام خوش آمدید

۱۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدابامنه» ثبت شده است

 

 

"مثل درخت باش که در تهاجم پاییز و زمستان هر چه را از دست دهد اما همچنان روح زندگی را بری خویش نگه میدارد."

 

با همه کاستی و نواقص این سالها خوش حالم که بالاخره دارم اونجوری که دلم میخواد از لحظه هام استفاده میکنم،تاجاییکه کسی بهم احساس حسادت کرد.

اینهمه سال من به بقیه حسودیم شد که چرا اونها میتونن و من نه؛ حالا دیگه کم کم انگاری من هم دارم میتونم و خوشحالم از این بابت.

مکث من طولانی مدت بود.شاید ده سال من داشتم درجا میزدم که چرا انقدر لحظه هام داره مزخرف میگذره.

اما حالا در جا زدن تو زندگی برام تمام شد.

احتمالا تا الان روی موج چهارم الیوت بودم و از اونجایی که موج سوم همچین صعودی نبوده.با ورود به موج پنجم چه حسرتهایی به دل نمیمونه،که آقا کاش ما هم همراهش می شدیم.wink

من ریشه درختم رو دارم تقویت میکنم تا روز به روز جوانه های سرزنده تر و شادابتری بزنه.

درخت سپیده ؛ روزی نه آنقدر که دور از انتظار باشه و نه آنقدر نزدیک همون قدری ازش انتظار دارم که یه نهال مرغوب ،تبدیل به درخت  میشه و به بار میشینه ؛با میوه های خوشرنگ و لعاب به بار خواهد نشست.و من هنوز ابتدای درخت شدنم هستم.

 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۶:۱۶
  • خانم مسلمون
وقتی با تو سخن می گویم ، دشواری هایم آسانی می گیرد و شادی هایم فزونی.
راه گریزی می یابم بر مشکلاتم و توانی می یابم در تحمل باید ها و ناگزیری ها.
با تکیه بر درک و شناخت کامل تو از خویشتن است که بر نیازهای زندگی خود آگاهی می یابم.
شکرت خدا که هرگاه بخواهم به تو روی می آورم.
خدایا می خواهم با تو سخن بگویم.
(گفت و گوی یک زن با خدا -مارجوری هلمز)
***
گوش میدهی ؟
دستانم را در دستانت بگیر؛ نه !!! نه من اینگونه راضی نیستم؛
مرا در آغوشت گرم نگه دارم تا امن ترین لحظه های زندگی را نثار این جهان کنم.
میخواهم بهترین تو باشم و نگهدار خوبی باشم از نعمت زندگی.
یاریم کن .
با من باش.
هر لحظه و هر جا مرا سفت در آغوشت بگیر تا رو سفید بنده ات باشم در این دنیای فانی.
دوستت دارم ای خدایی که بامنی.
  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۸:۲۴
  • خانم مسلمون

ناراحتید ؟

احساس دلتنگی می کنید ؟

 من فقط به اندازه یک دعا با شما فاصله دارم؛ با من حرف بزنید ...

دوستدار شما " خدا"

 

***

و خداوند در سوره مبارکه اعراف آیه 25 می فرماید :

 

"و پروردگارت را از روی خوف و تضرع، آهسته و آرام در دل خود و در هر صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش."

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۵:۱۵
  • خانم مسلمون
مادر به خودش یاد آوری میکند که هدف او :
پرورش فرزندیست که می تواند خشمش را کنترل کند و هوش هیجانی لازم برای این کار راد دارد.
این یعنی در چنین شرایطی تنبیه حتما کار نمی کند ؛ بلکه کودک باید با مادرش ارتباط برقرار کند و برای مدیریت احساساتش از مادر کمک بگیرد....
***
همین چند لحظه پیش بود که با چنگال افتاده بود به جون مرغ پخته شده ای که در یک لیوان آب غوطه ور بود.
اگه ظرف مرغ رو سریع از جاش برمیداشتم حتما بینمون کدورت پیش میومد.
کما اینکه داشتیم این کار رو هم میکردیم .
میون نه نه گفتن هاش یه لحظه صبر کردم و بهش گفتم تو میخوای با مرغ بازی کنی توی همین ظرف.پس بذار آب رو خالی کنم تو ظرف دیگه.
و ختم ماجرا.
هم اون به بازی مرغییش رسید و هم من فرش رو از آب مرغ مالی شدن نجات دادم.
***
باباش رو صدا میکنه بیاد اتاق.
میگم چیکار داری با بابا که میگی بیاد اتاق ؟
میگه میخوام باهاش صحبت کنم.
***
و من شاکرترینم از وجود هم صحبت هایی چون او و پدرش.
  • ۰ نظر
  • ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۰۶
  • خانم مسلمون

دو قطره آب وقتی که به هم نزدیک می شوند ،تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند؛ اما دو تکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند !

هر چه سخت تر باشیم فهم دیگران برایمان مشکل تر است .

مثل آب روان باشیم و نرم .با هم یکی شویم و یادمان بماند قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود .

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۱۲
  • خانم مسلمون
هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمی کند.
رودخانه ها آب خود را مصرف نمی کنند.
درختان میوه خود را نمی خورند.
خورشید گرمای خود را استفاده نمی کند.
گل عطرش را برای خود گسترش نمی دهد.
زندگی یعنی در خدمت دیگران بودن ؛ قانون طبیعت این است.
پس اگر دیدی کسی گره ای دارد و تو راهش را می دانی سکوت نکن!
اگر دستت به جایی می رسید دریغ نکن.
معجزه زندگی دیگران باش.
این قانون کائنات است.
معجزه زندگی دیگران که باشی بی شک کسی معجزه زندگی تو خواهد بود.
 
"خدابامنه"
  • ۰ نظر
  • ۲۱ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۰۷
  • خانم مسلمون

وقتی دلت میخواد یه عالمه کتاب بخونی و وقت نمیشه تنها راهی که به ذهنم رسید چیدن برنامه هفتگی بود.

اینجوری دیگه بهونه هم نمیشه آورد.

دیگه در طول روز یکی دو ساعت این وسط ها پیدا میشه که برای دل خودت کارهایی که دوست داری رو انجام بدی.

مثلا  خوندن کتابهایی که برات مقدس اند.

قبلا راحت میخوندم حداقل روزی دو صفحه با آرامش کامل .یه هایلایت سبز رنگ دستم بود تا قسمتهایی که خوشم میومد و حسابی به دلم مینشست رو باهاش بولد کنم و یه خودکار آبی و دفتر مخصوص هم کنار دستم .تا وقتی که خوندنم تموم شد قسمتهای هایلایت شده رو منتقل کنم به دفتر.

این یه حرکت خودجوش بود.یه حرکت خودجوشی که به شناخت بیشتر خودم منتهی شد و چیزی جز سود عایدم نشد.

اینروزها دور شدم و این شد که برنامه هفتگی ریختم برای رسیدن به کارهایی که قبلا انجام میدادم یا دوست داشتم که انجام بدم و ازشون غافل شدم.

مثلا یادمه خیلی دلم میخواست نهج البلاغه رو بخونم.وقتی مجرد بودم کتاب نهج البلاغه مدام جلوی چشمهام بود و اگه بگم فرصت نمیشد که خیلی بهونه الکی و غیر قابل قبولی آوردم ؛شما بشنو و باور نکن که فرصت نشد. تنبلی میشد در اصل که خونده نمیشد علیرغم علاقه و کنجکاوی زیادی که به خوندن مداومش داشتم.

بعد ازدواج خیلی گشتم دنبال یه کتاب نهج البلاغه که هم بیان شیوایی داشته باشه هم جلد زیبا و هم خط خوانا و صفحات جذاب؛اما پیدا نکردم.

یادمه یه روز از روزهای بارداری که خونه بابا بودم پامو کردم تو یه کفش و گفتم من میخوام این کتاب رو ببرم از اونجایی هم که سنگین بود دخترخاله ام زحمتش رو کشید و آورد تا خونمون.

اونشب دخترخاله جان تا صبح از درد دست به خودش پیچید.

و من اون کتاب رو فقط از مکانی به مکان دیگر منتقل کردم و همچنان بی استفاده فقط جلوی چشمهام بود.

انجام برنامه هفتگی اونهم اگه خودت رو مقید کنی به نوشتن و انتشارش با همه کم و کاستی هاش فکر کنم به اینکه رو روال بیفتم کمک شایانی کنه.

امروز دوشنبه است.من برای دوشنبه ها کتاب قرآن رو انتخاب کردم.

خیلی از کارها باید روزانه انجام بشه .اما خیلی از کارها هم تو حجم کارهای دیگه گم میشه و اگه برنامه روزانه براش بریزی بهش نخواهی رسید و این باعث آشفتگی ذهنی و رسیدن به این نتیجه شوم که وای چقدر من به درد نخورم خواهد شد .پس من برای خودم چهار نوع برنامه ریختم.روزانه ، هفتگی ،ماهانه و سالیانه.

دیگه بهتر که سخن کوتاه کنم وبرم سر اصل موضوع روزهای دوشنبه خودم :

روزهایی که همسر محترم مشغول آماده شدن برای کنکور ارشد بود ؛وقتی میرفت کتابخونه برای من تفسیر های قران رو میاورد و هر هفته یک کتاب تفسیر.البته من فقط بخش سوره یاسین رو میخوندم.اونروزها که دقیقا مصادف بود با ماه رمضون سال پیش همه فکر و ذکرم شده بود فهمیدن قلب قرآن.

اینها برداشت های دلی من از آیه به آیه قلب قرآن.

"سوره یاسین "

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 1- دلم میخواد راز "یس" رو بهمم آخه قلب قرآنه.میدونی اگه به قلب یه نفر دست پیدا کنی کل وجودش مال تو میشه.

قرآن معجزه خداست.معجزه ای که تو همه خونه ها میتونه باشه.سفر کنیم به درونش و بفهمیم آیه به آیه اش رو تا بتونیم به برکت وجودش زندگی مون رو معجزه وار زندگی کنیم .

 آیه 2- خدا به قرآن سوگند میخوره.خدایی که خودش خالق جهان هست برای بیان مطالب به قرآنش قسم میخوره تا عظمت و بزرگی قرآن رو به وضوح درک کنیم . قسم میخوره به قرآن؛قران حکیم .یعنی میخواد چه چیز مهمی رو یادآور بشه ؟!

قرآنی که میتونه راهنما و پیشوای ما انسانها باشه و مثل یه دوست خوب همیشه و همه جا راه درست رو بهمون نشون بده بی منت و حرف پس و پیش.چی بهتر از این؟ مگه هممون تو دنیا آرزوی داشتن یه دوست واقعی رو نداریم.

خب چرا قرآن رو انتخاب نکنیم ؟

آیه 3- که محمد (ص) کسی است که از جانب خدا به پیامبری فرستاده شد تا مردم رو هدایت کنه. خدا به قرآن قسم میخوره تا حقیقت رسالت حضرت محمد (ص) رو بیان کنه.

یه لحظه فکر کن به شان حضرت محمد(ص) ؟

محمدامین (ص) کسی است که خدا از بین همه انسانهای اون دوره منتخبش میکنه به پیامبری .

امین دستورات الهی خودش دونست و خواست که حرفهاش از جانب حضرت محمد به بنده های دیگرش برسه.

.

.

.

و ادامه دارد...

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۰۴
  • خانم مسلمون

به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی

سوگند به آسمان و به چیزی که در شب پدیدار می شود.

و تو چه میدانی چیزی که در شب پدیدار میشود چیست ؟

همان ستاره ی درخشانی است که پرده ی ظلمت را می شکافد.

هیچ کس نیست مگر اینکه بر او نگهبانی است.

پس انسان باید با تامل بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟

از آبی جهنده آفریده شده است.

آبی که از صلب مرد و از میان استخوان های سینه ی زن بیرون می آید.

بی تردید خدا بر بازگرداندن انسان پس از مرگش تواناست.

روزی که رازها فاش می شود.

پس انسان را در آن روز در برابر عذاب نه نیرویی است و نه یاوری.

سوگند به آسمان که دارای باران فراوان و پر ریزش است.

و سوگند به زمین که برای جوشیدن چشمه ها و کشت و زرع و روییدن نبات دارای شکاف است.

بی تردید این قرآن سخنی جداکننده میان حق و باطل است.

و هرگز شوخی نیست.

آنان همواره برای خاموش کردن نور حق حیله میکنند.

و من هم در برابر آنان چاره و تدبیری مناسب می کنم.

پس کافران را مهلت ده و مدت اندکی آنان را در این حالی که هستند واگذار.

 

# خدابامنه

 

دو هفته پیش بود.

قرآن رو باز کردم و این سوره رو خوندم.

و چقدر زیاد به دلم نشست.

انقدر که خوندم و خوندم و خوندم و سیر نشدم از خوندنش.

انگار معجزه بودن قرآن رو با این سوره تو سی سالگی تازه متوجه شده باشم.

خیلی حرف دارم راجع بهش، که خواهم گفت.

  • ۰ نظر
  • ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۰۱
  • خانم مسلمون
برای زندگی می‌نویسم