نشونههای آسمونی خدا
تلگرامو باز کردم که بنویسم:
«... و قطعا بد است چیزی که فروختند به بهای آن خودشان را، اگر میدانستند»
*بخشی از آیه ۱۰۲سوره بقره
حالا اینکه چی خوبه و چی بده، اونها خودشون رو به چی فروختند، بماند؛ فقط خواستم بعدش بگم:« بُغض بُغضی بودم، اشکم لبِ مشکم بود که این آیه اومد جلو چشمام. مگه معنیش غیر اینه که اینجا خدا قشنگگگگگ بامن حرف زده، با سپیدهی حالِ حاضر؟! مگه حرف زدن خدا با بندهاش چیزی غیر اینه که الآن من تجربهش کردم؟؟؟»
حرفهامو هنوز ننوشته بودم که یه پیام از دوست جدیدی برام تو تلگرام باز شد. با خوندنِ پیامش، اون بُغض فروخوردهی بالا اشک شد و بارید. از دلگرمی بارید. بارید و حسِ تنهایی رو شست و با خودش برد.
هرزگاهی از این پیامها برام میاد. من همه رو مینویسم پای نشونههای خدا.🩵🌷
#خدابامنه💙 با همین قلب مهربونِ آبیش🥹 حتی اگه تمام کاسهکوزههای دنیا رو سرم بشکنه.🫠
- ۰۲/۰۴/۲۷