برای زندگی می‌نویسم

یه مامان
سلام خوش آمدید

جاده خاکی

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۵۱ ب.ظ

روی تخت ،با چشمای مشکی براقت به سقف خیره شده بودی؛برادرت تو بغلم بود و داشتم با آهنگ ترکی شادی که حکم لالاییش رو داشت ،میخوابوندمش.
نگاهم بهت قفل شد تا بلکه از سقف چشم برگردونی و به مادرت نگاه کنی،
بالاخره نگاهم کردی لبهام رو غنچه کردم و از دور بوسیدمت.
لبخند محوی زدی و چشمانت رو بستی.
همینجا درست همینجا بود که فهمیدم ...
عزیزکم 
رولکم
جانکم
اشک درمون دردم نیست،حداقل تو این یه مورد.اشتباه مادری از نگاه من، ببخشش نداره،حتی جبران هم نداره.
تو ذهنت موند ،میمونه شاید تا ابد.
امروز وقتی عزیز جون،لباسهاتون رو آورد،محو رنگ قشنگش شدم .به دو دست لباس نگاهی انداختمو گفتم :نه اندازه صدرا که نمیشه .
و با ذوق لباس رسا رو تنش کردیم.کلی عکس گرفتیم و قربون قشنگیاش، تو لباس جدیدش رفتیم.
چیکار کردم با دلت ،کوچولوی قشنگ من😭😭😭
چند ساعت بعد،عزیز گفت:سپیده فکر کنم اندازش بشه،یه امتحان کن.
با عجله رفتی سراغ لباس و برام آوردی.
کدوم کار رو با عجله انجام دادی که این دومی باشه؟!
اولین اولینش بود.
لباس رو تنت کردیم.
عزیز گفت:دیدی اندازشه.
می دیدم به تنت کوچیکه،حرفی نزدم به احترام عزیز.
و چه لال مونی قشنگی بود،چه شانسی آوردم که نگفتم:«کوچیکه دیگه بیا درش بیار لباس خودت رو بپوش».
الان بیشتر از ۸ساعته لباسی که اندازت نیست ،تنته و باهاش به خواب رفتی و هیچ درخواستی برای تعویضش نداشتی...
زدم به جاده خاکی ،احساساتت رو ندیدم...
حتی اون لحظه خودت رو هم ندیدم ...
دارم به پهنای صورتم اشک میریزم،میدونم بازم تکرار میشه،میدونم جبران فایده نداره،میدونم همه اینارو میدونم...
اما تو ،منو ببخش؛مامانی قشنگم💙

 

نظرات (۳)

این انصاف نیست...مادر دوتا بچه بودن خیلی سخت...هر روز پر از این چالش هاست که محبت مادرانه به یک بچه باعث شکستن دل دیگری می شود...

پاسخ:
امان از چالشهای مادر و فرزندی ...
تازه دغدغه فقط این نیست،باید برای حل چالشهای پدر و فرزندی هم راهکار ارائه بدی،یه نموره نمیرن خودشون تحقیق کنن که 

آخ که قلبم فشرده شد، برای هردوتاتون🥺

  • سارا اعتمادزاده
  • خدای من🥺 تا قبل از خوندن این متن فکر نمی‌کردم یه مادر انقدر دل‌نازک و دلسوز فرزندش باشه چون خودم مادر نیستم.

    اما تمام احساسات متن رو دریافت کردم.

    مراقب خودت باش مامانِ مهربون❤️

    پاسخ:
    مادر شدن سخت ترین اتفاق ممکنه.
    همه میگن شیرین اما اول سخته و سختی اش تا ابد همراهته.
    هر لحظه ممکنه قلبی که از وجودت شکل گرفته رو بشکنی و این وحشتناااااک ترینه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    برای زندگی می‌نویسم