برای زندگی می‌نویسم

یه مامان
سلام خوش آمدید

سیر ترشی و میکو

چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۴ ب.ظ

تا همین یک ساعت پیش،که دو ساعت مانده بود به فردا،نمیدانستم باید راجع به چه چیزی حرف بزنم و هیچ‌موضوع و ایده ای نداشتم.
چهار ساله که خوابید،قابلمه پلو و قرمه سبزی را از روی بخاری برداشتم و همه محتویات قابلمه را درون بشقابی خالی کردم ،برای اینکه خالی نخورده باشم،چهار تا سیر ترشی هم کنار بشقاب گذاشتم؛سیر ترشی ها گلچین نبودند و  همینجور خرکی وارد ظرفم شدند.و من امشب بود که فهمیدم،راز خوشمرگی سیر ترشی، نه فوت و فن جا انداختنش است نه هفت ساله بودنش.تنها گلچین کردن سیرها از درون ظرف ترشی میتواند،طعمی در دهانت بسازد که تو را به عرش ببرد؛اگر هم از تعریف من  راجع به سیرترشی،متعجب شده اید و با خود میگویید این دیگر چه میگوید ،اه اه پیف و پیف آخه سیرترشی؟!به شما حق میدهم ،من هم تا پنج شش سال قبل ،همین موضع را داشتم.
احتمالا تا قبل از این هم مانند امشب،سیرها را دانه به دانه گلچین نمیکردم و خرکی برشان میداشتم و در دهان میگذاشتم.
حین خوردن غذا،نماوا را بالا و پایین کردم و به سریال مستندی رسیدم به عنوان«غذاهای خیابانی».خب برای من که عاشق غذا هستم ،موقع خوردن غذا میتوانست بهترین گزینه برای تماشا باشد و همبن هم شد.
آنقدر که کلی ذوق دارم تا قبل از خواب امشب،یک قسمت دیگرش را هم ببینم.
اما قبلش باید کارهایی را انجام میدادم.مثل شستن ظرفها،مسواک زدن،دوباره خواباندن نه ماهه،بیدار کردن چهار ساله و بردنش به دستشویی(این قشر از انسانها زورشان میآید برای جیش از خواب ناز بلند شوند و ترجیحشان اینست خودشان را در خواب به دیوار کناریشان بکوبانند،تا بلکه یک از خداباخبری که معمولا مادر است بیاید بغلشان کند و ببردشان دسشویی)
این روزها،صبح هایمان را با«می کو»شروع میکنیم.
میکو چیست؟
میکو نقش اول سریالی ژاپنی است به اسم «نوش جان».
یک ماه پیش، اتفاقی تلویزیون را که میدانستم آنتش نمیگیرد، روشن کردم و دیدم سریالی در حال پخش است که در ژانر مورد علاقه من است.سبک ژاپنی و کره ای قدیمی و در باب غذا و عشق به آن.
و برای من و پسرم که عاشق آشپزی و خوردن هستیم(صد البته نه هر غذایی,ولی در زمره شکموها محسوب میشویم)سریال حذابی شد؛طوری که از قوانین خود زدم و به چهارساله هم اجازه دادم ،سریال را همراه من تماشا کند،هر روز صبح راس ساعت ۹شبکه امید.
یک ماه است که شبها به امید میکو میخوابیم و صبح ها به شوق دیدنش از خواب بیدار میشویم.
میگویم برای امشب بس است،حرفای مهم  بعدیم بماند برای بعد؛ممکن است خوابم بگیرد و به قسمت بعدی غذاهای خیابانی نرسم.
در پناه حق

 

نظرات (۱)

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

هم میهن ارجمند! درود فراوان!

 با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن

"وب بر شاخسار سخن "

هر ماه دو یادداشت ملی میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.

خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.

 

آدرس ها:

 

http://payam-ghanoun.ir/

http://payam-chanoun.blogfa.com/

 

[گل]

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
برای زندگی می‌نویسم