فکر میکردم تو دختر خواهی شد
فکر میکردم تو دختر خواهی شد...
حتی برات یه لباس نوزادی دخترونه هم خریده بودم...
یک سال تمام دنیا رو برای انتخاب بهترین اسم دختر زندگیمون گشتم و چیزی پیدا نکردم که تمام وکمال به دلم بنشینه.
برگه سونوگرافی دستم بود.
همه اش ده دقیقه میشد که فهمیده بودم تو وجودم یه پسر دیگه داره رشد میکنه.
محمدصدرا روی صندلی خودش عقب ماشین نشسته بود.
تو ماشین کنار باباعلی نشستم و گفتم" محمدرسا".
میدونستم اگه پسر بشی اسمت با "محمد"شروع خواهد شد.
تا حالا اسم "رسا" رو نشنیده بودم.
راستش حتی نمیدونستم "رسا" اسم دختر یا پسر؟!
فقط به زبونم اومد:محمدرسا ؛ اسمی که خودت برای خودت انتخاب کردی .
راستی همین چند روز پیش داشتم اسم تو و داداشی رو به انگلیسی مینوشتم که یه کشف جدیدی کردم.
Sadra --- rasa
بخش آخر اسم داداشی +بخش اول اسم داداشی میشه رسا. البته d به قرینه لفظی حذف میشود J))
کاشف: مامانت J)
پسر قشنگم؛محمدرسای من، لحظه دیدارمون داره خیلی نزدیک میشه.
تو الان یه انسان کامل هستی و ما بی صبرانه منتظر دیدنت.