برای زندگی می‌نویسم

یه مامان
سلام خوش آمدید

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر وپسر» ثبت شده است

خندید

رقصید

بازی کرد و شادی

 

اگر از من بپرسند آیا احساس خوشبختی میکنی ؟

 

با وجود دیدن اینها؛ جز اینکه بگویم : عمیقا آری.

چیزی دیگری میشود گفت ...

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۰۰
  • خانم مسلمون

 

فکر نمیکردم روزی به این درجه از شجاعت برسم.

همه اش از صدقه سری نسبتی است که دو سال و شش ماه و 12 روز پیش به بنده داده شد ؛وقتی که مادر شدم.

حشره و جنبده ای  نبود که از آن  نترسم.

حتی با دیدن یک مورچه ریز میزه ای که فاصله زیادی با آن داشتم تن و بدنم به لرزه در می آمد.

حالا سوسک و مارمولک و ما بقی موجودات زنده که جای خود.

امروز می خواهم از خودم بگویم و سوسکهایی که در زندگی مشترک تجربه کردم.

 مثلا یک روز که مشغول جارو کشیدن و

  • ۱ نظر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۵۶
  • خانم مسلمون
برای زندگی می‌نویسم