زندگیه و ارتباط گرفتن با آدمهایی با رفتارها و شخصیتهای مختلف واین تویی که تصمیم میگیری با توجه به موقعیت و روحیه خودت چطور رفتار کنی ؟!
بعضی از این آدمها تو زندگی شخصی من ، قابلیت این رو داشتن که به طور کامل کنار گذاشته بشن چون تنها طنابی که به زندگیم وصلشون میکرد،طنابی بود که من سعی در نگه داشتنش داشتم و با رها کردنش هیچکدوم از اعضای خانواده مورد آزار و اذیت قرار نمیگرفتند.
اما بعضی ها هم قابلیت این رو ندارن که به طور کامل کنار گذاشته بشن ،چرا که جزئی از خانواده،فامیل و آشنا محسوب میشن و اتصالشون به زندگیمون فقط به طنابی که من دستم گرفتم متصل نیست و اتصالات قوی تری هم موجوده.به شخص تو این یکی مورد سعی کردم که ارتباط رو از سمت خودم قطع کنم ولی خب اگه از جانب اونها حال احوال و سلامی رسیده شد بی جواب نمونه،اما کاملا با علم به رابطه قبلیم و حملات وی به زندگیم جلو میرم.
من اسم این بعد خودساخته خودم رو میگذارم : احترام به حریم شخصی شخص شخیص خودم و بس.
من به خودم احترام میگذارم که اجازه ورود مجدد اون فرد به قلبم رو نمیدم،آدمها از یک سوراخ یک بار نیش بخورن،دو بار نیش بخورن،نه اصلا صد بار نیش بخورند...دیگه باید خیلی آدم نباشند که بعد از صد بار سرشون به سنگ نخوره و ارتباط دوستانه و صمیمی با فردی که این چنین و آن چنان کرده باهاشون رو قطع نکنن.
این بعد خودساخته شخصیت منه ،درست و غلطش به پای زندگی من نوشته میشه.
هیچکس رو نمیتونم اجبار کنم که از مسیر من بره .
این فقط و فقط تصمیم منه ،که آدمهایی که نه یکباره بلکه چندباره مورد هجوم رفتار غلطشون قرار گرفتم رو کنار بگذارم.
اما نمیتونم به محمدصدرا و محمدرسا بگم که اگه جواب محبتتون با بی محبتی داده شد باز هم سعی خودتون رو کنید تا به اون انسان محبت کنید.
و حتی نمیتونم به خودم اجازه بدم که برعکس این رو بگم.
شخصیت محمدصدرا و محمدرسا بی شک با شخصیت مادرشون مغایرت خواهد داشت و اونها شاید عکس العملی کاملا مخالف با عکس العمل های من انجام بدن.
اما خب هنوز یک جای کار میلنگه ...
اگه پدر،مادر،خواهر و برادر و از همه مهمتر همسرم به شخصی که من طناب دوستیم رو باهاش قطع کردم رابطه عمیق و صمیمانه و یا نه یه دوستی ساده برقرار کنه ،احساس نا امنی شدیدی بهم دست میده.
و بی شک این مشکل فقط میتونه مشکل من باشه.
و حالا برای این احساس نا امنی چه میشه کرد ؟
- ۰ نظر
- ۲۴ دی ۹۹ ، ۱۰:۰۴